ظهر خوب نخوابیدی و فقط شیطونی می کردی یک ساعت بیشتر استراحت نکردی و این باعث شد که تا شب خیلی روی فرم نباشی . استخرت را آب کردیم و چند روز که می ری پایین آب بازی و این را خیلی خلی دوست داری . مامان جون آش رشته پخته بود تو هم خوردی و دیگه شام نخوردی ساعت ١٠:٣٠ هم تخت خوابیدی که متاسفانه سقف دستشویی مامان بزرگ چکه می کرد و آنها هم آمدند دم درب اما چون بابا حمید پایین بود و داشت با عمو امیر لب تاپ را درست میکرد و تو هم روی دست من خوابیده بودی من نتوانستم در را باز کنم و آنها هم فقط زنگ و در و بعد هم تلفن همین باعث شد تو بدخواب بشی بعد هم که بالاخره متوجه شدند بابا حمید پایینه ، و آمدند بالا رفتند داخل دستشو...